سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/4/12
1:28 صبح

دزد...!

بدست اسماعیل معنوی در دسته

فردی را دیدند در حالیکه فرار می کرد مدام فریاد می زد «دزد! دزد! دزد!» و این درحالی بود که عده ای با فاصله کوتاهی بدنبال همین فرد می دویدند و آنها هم فریاد می زدند«دزد! دزد! دزد!».

اوضاع از این قرار بود که بنده خدای اولی همان دزد مورد نظر بوده که با اتخاذ یک سیاست تهاجمی سعی بر آن داشته تانظر عابرین را به یک دزد خیالی جلب کند.

حال قصه جناب مهندس میرحسین موسوی (البته شان ایشان اجل از دزدی است!)هم خیلی نمی تواند چیزی فراتر از این مسائل باشد اما سوال اینجاست در حالی که جناب موسوی با جدیت اصرار بر این فرضیه خود دارند که براساس آن در انتخابات ایران تقلب فاحش حداقل یازده میلیونی ! صورت گرفته در مقابل هیچ سندی که دال بر تقلب گسترده باشد ارائه نکرده و  ادله همسر مکرمه ایشان هم که  بیشتر جنبه طنز داشت! (مضمون:وقتی من اهل لرستان هستم چگونه ممکن است مردم لر به داماد خود رای ندهند؟!)

آیا ماجرای مهندس قانونمند ما شباهتی با همان دزد با هوش ندارد؟ راستی چه کسی تاکنون از ایشان پرسیده است که آیا شما واقعا ??میلیون رای داشتید؟! البته ما قانونمندیم و نظر شورای نگهبان را تایید می کنیم اما نکته قابل تامل اینجاست که بسیاری از ارای ماخوذه موسوی در واقع «آری»به موسوی نبوده و بیشتر یک «نه» به برخی انتقادات وارده به دولت بوده البته جریان حامی آقای هاشمی را نیز باید به آن افزود که این سلسله با سنگ تمام جناب خاتمی به پایان می رسد و از نگاهی نمی توان موسوی را دارای ??میلیون طرفدار دانست زیرا بسیاری از مردم تهران که رای اول خود را به وی داده بودند امروزه در اثر بی قانونی موسوی و همراهان نچندان با هوشش علیه وی موضع گرفته اند و این «مشت» نمونه خوبی از «خروار »آرای ملت ایران است.


88/3/31
11:58 عصر

تکرار بنی صدر ...؟!

بدست اسماعیل معنوی در دسته انتخابات، اغتشاشات، موسوی، حوادث

هنوز خاطرم هست که آقای مهندس میر حسین موسوی در مناظره خود با محمود احمدی نژاد چگونه از بی قانونی دولت انتقاد می کرد و در جایی دیگر ایشان بر بی اهمیتی و بی ارزشی مناصب دنیوی تاکید می کرد.

بی قانونی و عدم پایبندی به مصوبات مجلس از جمله اتهاماتی بود که از جانب  مهندس موسوی به دولت نهم وارد شد . هر چند خود این ادعا ها در جای خود قابل نقد است لکن باید از اقای موسوی پرسید مگر می توان با دستمال کثیف شیشه را تمیز کرد؟

در کدام یک از حرکات میرحسین پس از انتخابات می توان رد پایی از قانونمداری پیدا کرد؟ ایشان امروز با صدور بیانیه خود پا را از قانونگریزی فراتر نهاد و به اصل نظام (تلویحاً) دهن کجی کرد.

شاید برخی نگارنده را به تندروی متهم کنند که باید از ایشان پرسید زمانی که رهبری نظام (که مطلع ترین فرد به همه امور کشور است) صراحتا انتخابات را تایید کرده است و به شدت از برگزاری تجمعات غیرقانونی انتقاد می کند و آن را نوعی بدعت می داند و در مقابل پس از گذشت حدود 48ساعت و درشرایطی که اکثریت بزرگان و تاثیرگزاران کشور همه را به تبعیت از فرامین رهبری دعوت کرده اند آقای موسوی بیانیه می دهند و بازهم به همان مواضع باب میل امریکا و اسرائیل خود تاکید می کنند و انتخابات مورد تایید رهبری و اکثریت مردم را بنا بر فرضیات خود باطل( ونه حتی مخدوش!)می خوانند آیا می توان کلمه دیگری بجز دهن کجی به نظام برای ایشان برگزید؟! هر چند ایشان در بیانیه شان همچنان از امام و انقلاب نام می برند و احتمالا اوباما و شیمون پرز هم برای حفظ ارزش های نظام به یاری آقای موسوی آمده اند! و تعجب نکنید اگر اوباما در 48ساعت آینده میرحسین را سیتی زن ایالات متحده بخواند.

از نگاه نگارنده انقلاب اسلامی ایران در آستانه یک تحول عظیم قرار دارد که امیدواریم این تحول با اتفاقاتی نظیر فرار بنی صدر و منافقین همراه نباشد.


88/3/27
12:34 عصر

زلزله 24527516 ریشتری...!

بدست اسماعیل معنوی در دسته احمدی نژاد، انتخابات، میرحسین، زلزله

*به گزارش خبرگزاری جگردار نیوز جمعه گذشته زلزله ای بی سابقه به قدرت 24527516  ریشتر سرتاسر کشور ایران را لرزاند
*کارشناسان معتقدند این واقعه در سی سال اخیر بی سابقه بوده است.
*زمین لرزه بیش از 85درصد قدرت تخریب داشته است.
*بیشترین درصد تخریب در منازل اعضای حزب کارگزاران و هدایتگران آن بوده است.
*بسیاری از اشراف، ویژه خواران و آقا زاده ها در این حادثه جان خود را از دست دادند .

*رئیس جمهور احمدی نژاد در ساعات اولیه در محل حادثه حضور یافت و شخصا دستور پیگیری امورات مردم را صادر کرد.

*هلال احمر چادر های مسافرتی سبز رنگ بین حادثه دیدگان توزیع کرده است.

*به گفته کارشناسان یک موسسه خارجی این زلزله بعد از مناظره احمدی نژاد و موسوی به شدت افزایش ریشتر داشته و باعث تخریب بسیاری محافل و منازل شده و اکثر آقازادگان در این مناظره حیات اجتماعی خود را از دست داده اند.

*زلزله زدگان قصد برپایی چند تظاهرات را کرده بودند که متاسفانه بیگانگان نیز با نفوذ در میان آن ها قصد سوء استفاده داشتند.

*با گذشت چند روز از حادثه هنوز بخش اعظم مجروحین از شدت جراحات و آبروریزی انجام شده و از فرط خجالت از منازل خود خارج نشده اند و همچنان فعالیت خود را بوسیله شبکه های زیرزمینی و خانه های تیمی انجام می دهند.

 

زلزله

88/3/13
4:4 صبح

نوین آمد...

بدست اسماعیل معنوی در دسته نوین

به لطف الهی و با همکاری جمعی از دوستان وبلاگ نویس نخستین شماره از هفته نامه نوین خوزستان با تیرا بالای بیست هزار نسخه منتشر شد(البته این نشریه در خوزستان فعلا هر ماه یکبار چاپ می شود)صفحه اول و دوم هم اکنون مقابل دیدگان شماست


88/2/29
9:52 عصر

همسایه ملکوت...

بدست اسماعیل معنوی در دسته بهجت

خاطرم هست وقتی اول راهنمایی بودم به همراه انجمن اسلامی به اردوی مشهد رفته بودیم. صبح زود در صحن آزادی حرم تجمعی نظرم را جلب کرد. عده ای جوان که در انتظار ورود ایت الله بهجت به حرم بودند. با آن شلوار شش جیب و تکپوش آستین کوتاه  به گمان کوتاه خودم نابهنجار بودم چه آنکه در آن وادی دل، معیار قلب آدم هاست(هرچند به قول حدادعادل لباس هر فرد پرچم کشور وجود اوست) بگذریم به کودک ریزه میزه ای مثل من کسی از این خرده ها نمی گرفت. خیلی آرام و متین راه می رفت دقیقا پشت سرش بودم و از روی عشق و ارادت مدام دستم را بر کمرش می کشیدم.حتی یکبار پای من به پشت پایش خورد اما کوچکترین عکس العملی نشان نداد. به همراهش به زیارت رفتیم پا نهادن در ملکوت در کنار اسوه تقوا و عرفان صفایی داشت بعد از آن زمان من واقعا شیفته ایشان شدم و از همان کتابخانه حرم رساله خریدم تا پیش از بلوغ مقلد بهجت آسمان ها شده باشم.(البته بعد از مشورت های شرعی لازمه) با خودم فکر می کنم. حالا دیگر نه کودکم و نه آستینم کوتاست و نه شلوار شش جیب می پوشم ولی بعد از آن دیگر نتوانستم بهجت را ببینم.شاید سر و راز هستی چیز دیگریست !؟ چه کسی می داند؟!
بهجت

88/2/10
1:34 صبح

باربی سازی دختران

بدست اسماعیل معنوی در دسته باربی، دختران، عروسک

وقتی هنوز کلاس پنچم دبستان بودم و تازه عروسک های دارا و سارا به بازار آمده بودند خیلی برایم تعجب آور بود که چرا در تلویزیون ما این همه برای این عروسک ها تبلیغ می شود .یکروز دلیل این موضوع را از خواهر بزرگترم سوال کردم ولی در جوابم پاسخ قانع کننده ای نداد من که انگار جوابم را از قبل اماده کرده بودم سریع گفتم ( می دونی آجی این امریکایی ها بوسیله باربی می خوان مخ ما رو به کار بگیرن و ما هم درمقابلش دارا و سارا رو ساختیم) خواهرم حرف من رو قبول نکرد ولی برادرم که ارشد خونواده بود از اتاق کناری بلند فریاد زد (بابا این بچه راست میگه!) و حالا من امروز بعد از سال ها در تبیان مقاله ای را خواندم که در دوران کودکی موضوعیت آن را درک کرده بودم.موضوعیتی که هنوز هم بسیاری از بزرگان اسیر آن هستند.  

ویژگی های باربی:

 این جک رایان بود که به خاطر استعداد ویژه اش در شناخت فرم بدن زنان، لی لی را به چهره ای آنگلوساکسون تبدیل نمود و سرانجام باربی را خلق کرد. دختر 20 ساله ای که پاهای بلند و فیزیک بدنی لاغری داشته و نمایشگر  یک قد 195 سانتی متری است. باید توجه داشت که این ویژگی نمایشگر دوران جوانی یک دختر است و از همین جا می توان به الگوسازی باربی برای آینده کودکان به خوبی پی برد.  

چهره باربی:

طراحی چهره باربی به گونه ای اغراق گونه صورت گرفته که جامع اکثر زیبایی های متصور باشد و البته این طراحی بسیار ماهرانه صورت پذیرفته است. «موی بور و طلایی، گردن باریک و کشیده، گونه های برآمده، دماغ و دهان کوچک، چشمانی درشت و آبی، لبانی پرگوشت، چهره  شاداب، پوست روشن، پیشانی و سری متناسب و ... مجموع اعضای چهره ی باربی را تشکیل می دهد که به ندرت- حتی با هنرمندی تیغ جراحی پزشکان حاذق- هم زمان در یک فرد جمع می شود.  

فرم لباس باربی:

لباس های ظریف، خوش رنگ و خوش دوخت باربی محصول هنر و دستان بزرگترین طراحان لباس دنیاست که در کمپانی متل گرد هم آمده اند. هیچ عروسکی تا به حال به اندازه باربی لباس متنوع، زیبا و اشرافی به تن نکرده و این تنها اختصاص به دختری دارد که نماینده فرهنگ آمریکایی و نمایشگر یک زن تمام عیار آمریکایی است.

«عریان گرایی، اشرافی گرایی و مصرف گرایی سه مولفه اصلی لباس های باربی است؛ لباس هایی که زرق و برق خیره کننده اش، جلوه ی شهوانی اندام باربی را مضاعف می کند.» 

تنوع باربی:

باربی برای اینکه بتواند نقش تربیتی خود را ایفا کند باید پاسخگوی تمامی سلایق و علاقه ها باشد و در نقش های گوناگونی ظاهر شود.

باربی پرستار، باربی معلم، باربی خلبان، باربی ژیمناست، باربی خواننده و ... برای تحکیم الگوسازی این عروسک متولد شده اند. همچنین برای پذیرش این عروسک از سوی ملیت های گوناگون باربی با حفظ استیل بدنی اش (اصالت آمریکایی) در رنگ ها و ملیت های گوناگون نیز ظاهر شد؛ باربی هندی، آفریقایی، چینی، لهستانی و ...

باربی انتحاری:

باربی این بار در نقش سیاسی ظاهر شده و می کوشد با تمسخر ارزش های والای اسلامی، شهادت طلبی را به مثابه امری غیر منطقی و منفور جلوه دهد.

«باربی انتحاری و شهادت طلب که پس از فریاد ا... اکبر با فشردن ضامن کمربند انفجاریش منفجر می شود به طور غیر مستقیم تلاش می کرد تا فرهنگ شهادت طلبی یا تنها سلاح پیروز و بی رقیب مسلمانان را در میان کودکان به تمسخر گیرد... »

باربی نظامی و ضد تروریست:

یکی دیگر از کارکردهای باربی تهییج سربازان آمریکایی با پوشیدن یونیفرم نظامی و به دست گرفتن اسلحه ی آمریکایی است. این بار باربی وظیفه دارد افکار عمومی جوانان را با مقاصد جنگ طلبانه ی طراحانش همراه کند:

« در طول جنگ عراق و آمریکا در سال 1990 عروسک باربی با پوشش نظامی آمریکایی به تهییج افکار عمومی پرداخت. پس از واقعه یازده سپتامبر نیز باربی با پوشیدن یونیفرم نیروهای نظامی ضد تروریست با ایفای نقش جدید خود به تهییج افکار عمومی پرداخت، تیتر آگهی تبلیغاتی باربی برای نبرد ضد تروریست این بود: باربی- روح آمریکایی»    

باربی و رسانه ها:

برای دستیابی به اهداف پیش بینی شده و کارکردهای مورد انتظار، این بازیچه  استراتژیک باید به گونه ای متفاوت و در اندازه قابل قبول و با در نظر گرفتن تمام ظرایف هنری و فنی تبلیغ شود. چرا که عصر، عصر ارتباطات است و هر پدیده ای برای حفظ بقا و افزایش تاثیر خود ناچار از در نظر گرفتن حمایت رسانه ای و تبلیغی خویش است.

نباید از یاد برد که یکی از کارکردهای رسانه نزدیک نمودن سلیقه  مصرف افراد به یکدیگر  و کمک به فراگیری استفاده از یک کالاست.

«در سال 2001 عروسک باربی در اولین فیلم کامپیوتری خود به نام باربی و فندق شکن ظاهر شد و از آن پس تاکنون تعداد قابل توجهی فیلم کامپیوتری- انیمیشن- فیلم سینمایی و مستهجن  در مورد باربی تولید شده است.»

یکی از نکات جالب توجه در حمایت رسانه ای از باربی سایت اینترنتی آن است. سایتی که پس از ورود به آن نشانگر شما هم تغییر شکل داده و به پروانه ای بال زنان تبدیل می شود. افراد پس از ورود به سایت « در یک قسمت می توانند بازی کنند، در جایی دیگر با باربی در کنار دریا قدم بزنند یا در منزل جشن تولد بگیرند و ... » و همین امر جذابیت بسیار بالایی برای کودکان ایجاد نموده است.

باربی و صنعت:

همانگونه که اشاره شد استیل زندگی آمریکایی باید معرف همه  بخش های زندگی باشد. در اینجا صنعت به کمک فراگیری باربی آمده است. امروزه اکثر نیازمندی های دختران با تصویر، رنگ و تبلیغ باربی در بازار کشورهای مختلف از جمله کشور خودمان یافت می شود. آنچنان که به گفته یکی از کارشناسان می توان با هزینه ی حدود یک میلیون تومان، تمام مایحتاج یک دختر را که تبلیغ کننده باربی باشد از بازار جمع آوری نمود، از لوازم التحریر گرفته تا لوازم بهداشتی- آرایشی، انواع لباس، کیف، کفش، خوردنی های مورد علاقه ی کودکان و ... .

فراگیری و فروش قابل توجه این محصولات باعث رونق بیش از پیش اقتصادی این عرصه گردیده و زمینه ی تولید آن با کیفیتهای گوناگون و به منظور تامین سطوح مختلف درآمدی را فراهم نموده است.  

تاثیرات مخرب عروسک باربی:

این مساله از زوایای گوناگون قابل تقسیم بندی بررسی است. از یک سو می توان به تقسیم بندی مخاطبان و بررسی تاثیرات مخرب آن اشاره نمود و از سویی می توان به تفکیک موضوعی و بررسی آثار مخرب آن در هر یک از موضوعات پرداخت. نظر به اختصار این مقال و از نگاه موضوعی به چند مورد اشاره می شود:

بلوغ زودرس:

یکی از کارکردهای باربی پر رنگ نمودن غرایز جنسی در ذهن دختران و آموزش روابط جنسی است و به تعبیر برخی فعالان ضد باربی، آموزگار سکس است در حالی که توان عشق آفرینی ندارد.

تقلیل حیا و ترویج اخلاق جنسی مورد نظر باربی از آنجا آغاز می شود که کودک نه تنها می تواند به تعویض لباس های زیر عروسک اقدام کند که به این کار نیز تشویق می شود و در بسیاری از اوقات با اندام جنسی عروسک سر و کار داشته و به تدریج قبح دیدن آن در نظر کودک می شکند.

تامل در این موضوع که کودکان در اثر آلودگی ذهنشان به این موضوعات و بلوغ زودرس جنسی، فرصت حضور در دنیای زیبا و دوست داشتنی کودکی را خیلی زود از دست می دهند، تاسف آور است. 

 سوء تغذیه:

اگرچه فرم بدن باربی به گونه ای طراحی شده که بعید به نظر می رسد هیچ زنی بتواند با ویژگی های فیزیکی آن به حیات خویش ادامه دهند، اما در اثر تبلیغات، ویژگی های باربی به مثابه«ملاک زیبایی زن امروز»، باعث شده که بسیاری از زنان و دختران با اتخاذ رژیم لاغری و تلاش در جهت شبیه شدن به فیزیک بدنی باربی در دام بیماری های سوء تغذیه همچون آنورکزیا و بولیمیا گرفتار شوند.

« طبق آمار در آمریکا از هر پنج دختر دانشجو یک نفر به بیماری کم غذایی مبتلا است و در سال حدود بیست درصد از افراد مبتلا به این بیماری ها جان می سپارند.این مساله به قدری رایج و نگران کننده است که در برخی از دانشگاه های آمریکا، مواد غذایی رژیمی مانند سالاد در غذاخوری دانشگاه به طرز ماهرانه ای با مواد نشاسته ای آغشته می شود که دانشجویانی که تنها از سالاد تغذیه می کنند دچار بیماری کم غذایی نشوند.»

باید توجه داشت که نه تنها دانشجویان که بازیگران و هنرمندان زن با صرف هزینه های فراوان و با کمک جراحان ماهر زیبایی صورت و شکم، تلاش می کنند اندام خود را با اندام باربی، ملکه زیبایی زنان تطبیق دهند.

مصرف گرایی و تجمل :

پیش تر به این نکته اشاره نمودیم که بزرگترین طراحان لباس دنیا به کمک کمپانی متل شتافته و به طراحی ظریف و زیبای لباس های گوناگون باربی می پردازند . این لباس ها اغلب تجملاتی و متعلق به طبقه ی ثروتمند جامعه است و اگر چه کودک را در رویای زیبای آینده  استفاده از آن غرق می کند اما درکناراین حسرت رسیدن به آن نیز دردل او به جای می گذارد . نه تنها لباس که زیورآلات باربی نیز بسیار گران هستند . باربی به ترویج تجمل و مصرف گرایی با توجه به تنوع بیش از حد می پردازد و این یکی از ویروس های کشنده  فرهنگ غربی است که باربی به مثابه یک بیمار ، آن را در میان دختران دیگر سرزمین ها می پراکند و ایشان را به بیماری مهلک مصرف گرایی ، تجمل و مادی گرایی دچار می کند .

 

                                                              نویسنده: روح الله کاظمی زاده

 

    

                                                                                                  

 


88/1/29
1:22 صبح

رئیس جمهور بعدی کیست؟... دکتر، مهندس یا روحانی؟

بدست اسماعیل معنوی در دسته انتخابات، سیاست

 

تحلیل موسسه بلژیکی مطالعات استراتژیک خاورمیانه:

انتخابات ماه ژوئن ایران را می توان یکی از مهم ترین ترین رویدادهای سیاسی خاورمیانه نامید؛ انتخاباتی که رئیس جمهور پر سروصداترین کشور خاورمیانه را مشخص خواهد کرد و تأثیرات شگرفی رقم خواهد زد.
نشریه موسسه بلژیکی مطالعات استراتژیک خاورمیانه و جهان اسلام ، با ذکر این مطلب در مقاله ای با تیتر "رئیس جمهور بعدی ایران ؛ دکتر ، مهندس یا روحانی؟!" نوشت: دکتر محمود احمدی نژاد ، بسیار امیدوار است که همانند گذشته ، سنت تکرار دور دوم ریاست جمهوری ، درباره او نیز مصداق یابد و این درحالی است که جناح مخالف دولت می گوید: "همان طور که انتخاب احمدی نژاد برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی در مرحله دوم انتخابات صورت گرفت ، برای اولین بار نیز او ریاست جمهوری یک دوره ای را تجربه خواهد کرد."
با این ، اصلاح طلبان که با کاندیداتوری محمد خاتمی - رییس جمهور سابق ایران - خود را در یک قدمی "پاستور" می دیدند ، اینک با انصراف او از ادامه رقابت ها ، نگرانی های جدی دارند.
"پاستور" ، نام خیابانی در مرکز تهران است که دفتر رئیس جمهور ایران در آن جای دارد.
نگرانی های اصلاح طلبان ایرانی ، البته بی دلیل هم نیست .آنها این بار با دو چهره قدیمی شان به میدان آمده اند:مهندس میرحسین موسوی و یک روحانی به نام مهدی کروبی.s
نظرسنجی ها در پایتخت ، نشان می دهند که از میان این دو ، موسوی ، با اقبال بیشتری مواجه است ولی به نظر می رسد کروبی در میان مردمان شهرهای کوچک و روستاها به ویژه در غرب کشور ، که زادگاهش است ، جایگاه بهتری داشته باشد.
او در انتخابات گذشته ریاست جمهوری نیز کاندیدا بود و با شعار "هر شهروند ایرانی 50 دلار در ماه" توانست تقریباً 5 میلیون رأی کسب کند و اگر کمی شانس داشت ، می توانست با چند صد هزار رأی بیشتر ، احمدی نژاد را پشت سر بگذارد و رئیس جمهور شود.
مهندس موسوی نیز تا 20 سال پیش نخست وزیر ایران بود و بعد ازآن که در اصلاحات قانون اساسی ایران سمت نخست وزیری حذف شد ، او نیز به ناگاه از صحنه سیاسی کشور کنار رفت و کمتر کسی در طول دو دهه پرحادثه ایران ، از وی نامی شنید تا آن که از چند ماه پیش ، وی عزم کاندیداتوری کرد و کسانی که نخست وزیری او را به یاد دارد با دیدن چهره جدیدش که تقریباً تمام موهایش سفید شده

بود ، یکه خوردند.e
او هر چند به مدت کمی کمتر از 8 سال نخست وزیر ایران بود ، اما با توجه به این که 20 سال از روزهای قدرت اش می گذرد، بسیاری از ایرانیان او را فراموش کرده اند و نسل جدید نیز او را نمی شناسد.
در داخل ایران گفته می شود اصلاح طلبان با کاندیدایی به میدان آمده اند که برای نسل گذشته  ، "فراموش شده" و برای نسل کنونی"ناشناخته" است.(اغلب حزب های مهم اصلاح طلبان از موسوی حمایت می کنند.)
با این حال ، اصولگرایان ، با یک کاندیدا به میدان آمده اند؛
کاندیدایی که امروز بیش از هر چهره سیاسی دیگری در ایران شناخته شده است و بیش از آن که منتقدان سرسختی دارد ، از حامیان پروپاقرص برخوردار است.
محمود احمدی نژاد- که در رشته حمل و نقل و ترافیک دکترا دارد - پیش از ریاست جمهوری ، شهردار پایتخت بود .
او در حدود یک سالی که شهردار بود ، به عنوان نماد خدمت رسانی به شهروندان تهرانی شهرت یافت .
 احمدی نژاد در آن ایام ، دست به ابتکار مهمی زد و هر هفته در یکی از مناطق تهران ، دیدارهای مردمی با درهای باز برگزار کرد و بدین ترتیب ، هزاران تهرانی توانستند با امضای او ، مشکلات شان را حل کنند و البته در انتخابات ، به او رأی دهند.
بعدها که "شهردار احمدی نژاد" به " رئیس جمهور احمدی نژاد"  تبدیل شد، الگوی دیدار با مردم را به کل کشور تعمیم داد و بدین ترتیب برای اولین بار در تاریخ ایران پدیده ای به نام "سفرهای استانی" شکل گرفت.a
چندی پیش ، یکی از وزیران او در روزنامه رسمی دولت نوشت که این سفرها باعث شد بسیاری از کارهای بر زمین مانده در استان ها و شهرهای دورافتاده ، سر و سامان بگیرد و به عنوان مثال به چند پروژه بیمارستانی و فرهنگی در استانی به نام همدان اشاره کرد که کار احداث شان از 15 -20 سال پیش آغاز شده و ناتمام مانده بود ولی مصوبات سفر استانی دولت به این استان ، باعث تکمیل آنها شد.(اشاره این نشریه به سرمقاله صفارهرندی ،وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ویژه نامه نوروزی روزنامه ایران است.)
البته شاید برای اروپایی ها ، این سوال پیش آید که مگر برای تکمیل و ساخت پروژه هایی مانند بیمارستان لازم است رئیس جمهور رأساً وارد عمل شود؟
این سوال بدین دلیل پیش مطرح می شود که در اروپا و حتی در کشورهایی مانند ژاپن و اخیراً چین ، این افراد نیستند که کارها را پیش می برند ، بلکه سیستم ها به درستی عمل می کنند و مدیران ، عمدتاً سیاستگذاری ، راهبری و نظارت می کنند  اما در کشورهای در حال توسعه ، تا مدیران ارشد "عملکرد میدانی" نداشته باشند ،
مدیریت های میانی و سطوح پایین تر ، همواره دچار کندی یا حتی توقف هستند و اتفاقاً یکی از معضلات اقتصاد ایران ، همین پیشرفت بسیار کند پروژه هاست به طوری که اگر مراحل ساخت یک کارخانه در بلژیک مثلاً 5 سال طول بکشد ، تعجب نکنید اگر بشنوید ساخت مجموعه ای کاملاً مشابه آن در ایران ، 15 سال و 25 سال و بلکه بیشتر طول می کشد و حتی گاه ، هنگامی به بهر برداری می رسد که از صرفه اقتصادی افتاده است!,.
بنابراین ، ادعای وزیر ایرانی را می توان باور کرد و سفرهای رئیس جمهور -که با همه وزیرانش صورت می گیرد - را در حل مشکلات منطقه ای داخل ایران مؤثر شمرد.
این سفرها ، باعث محبوبیت دکتر احمدی نژاد در میان مردمانی شده است که تا پیش از این احساس می کردند "پایتخت" آنها را فراموش کرده است ولی در این سفرها ، در اوج ناباوری دیدند که رئیس جمهور کشور ، حتی به روستای آنها آمد و  به دستور او پس از مدتی راه شان آسفالت شد یا وام های عقب افتاده شان دوباره قسط بندی شد و یا کارخانه ای برای خرید شیر و محصولات کشاورزی شان ، بنا گردید.
این ها ، کسانی هستند که به احتمال قوی ، برای برگزیدن گزینه خود از میان کاندیداها ، حتی به دیگران فکر هم نخواهند کرد و روز 12 ژوئن (22خرداد) ،نام احمدی نژاد را در برگه های رأی شان خواهند نوشت.

گذشته از این ، هم اکنون بسیاری از ایرانیان ، به دلیل پیشرفت های این کشور در زمینه انرژی هسته ای ، به خود می بالند و در همان حال ، احمدی نژاد و شجاعت او در برابر غرب را عامل این پیشرفت ها می دانند.
آنها می گویند: اصلاح طلبان ، در مقابل غرب ( و مشخصاً تروئیکای اروپایی)  رفتار منفعلانه ای داشتند و این امر
باعث شد تاسیسات اتمی ایران به مدت دو سال پلمپ و دانشمندان هسته ای خانه نشین شوند ولی احمدی نژاد ، پلمپ ها را -که از نظر ایرانیان ظالمانه شمرده می شود - برداشت و سانتریفیوژها را به کار انداخت و هر سال چند خبر خوش هسته ای به مردم داد به گونه ای که در دوران او ، به تقویم رسمی ایران ، روزی به نام "تکنولوژی ملی هسته ای" افزوده شد.
به علاوه محمود احمدی نژاد با جسارتی که در نوشتن نامه تبریک به باراک اوباما ، رئیس جمهور جدید آمریکا از خود بروز داد، نظر بسیاری از ایرانیان هوادار رابطه با آمریکا را به خود جلب کرد.
هم اکنون ، در صد بالایی از مردم ایران ، طرفدار مذاکره با آمریکا و رفع تنش ها با این کشور هستند و معتقدند که اگر قرار باشد از ارتفاع دیوار بلند بی اعتمادی بین واشنگتن و تهران کاسته شود ، تنها کسی که جرأت این کار را دارد احمدی نژاد است.
بنابراین بسیاری از مخالفان احمدی نژاد نیز به او "رأی تاکتیکی" خواهند داد به امید این که بتواند مشکل ایران وآمریکا را یک بار برای همیشه حل کند.
ایران ، جامعه ای است که برغم وجود مظاهر تمدن در آن ، به شدت سنت گرا و مذهبی است .
بسیاری از ایرانی ها ، جمعه هر هفته - که در ایران تعطیل است - به مساجد می روند و نماز جمعه بپا می دارند و در طول هفته نیز در اماکن دیگری که حسینیه یا هیأت نامیده می شود ، آیین های دینی خاصی برگزار می کنند و دعا می خوانند.

حتی ایرانی های فقیر نیز می کوشند کمی از دارایی اندک خود را مصروف این آیین ها کنند.
این افراد که اکثریت قابل توجهی را در ایران به خود اختصاص می دهند، ترجیح می دهند فردی بر سر کار آید که به اعتقادات شان احترام بگذارد و جلوی فساد را بگیرد .
اینان نیز در میان کاندیداهای اصلاح طلبان و اصولگرایان ، عمدتاً به کاندیدای گروه دوم رأی خواهند داد، یعنی به محمود احمدی نژاد.
نکته دیگری که نگرانی اصلاح طلبان را باعث شده ، استقبال های صورت گرفته از احمدی نژاد در سفرهای اخیر استانی اش به ویژه در یزد(زادگاه خاتمی) و اصفهان(پایتخت اسبق ایران) است.
تصاویری که در اینترنت منتشر شده ، همگی حاکی از حضور پرشمار جمعیت در آیین استقبال و سخنرانی های عموماً آتشین احمدی نژاد است.

نکته جالب توجه این که منتقدین دولت احمدی نژاد نیز بر اصالت این عکس ها صحه می گذارند و مدعی مونتاژ بودن آنها نمی شوند و تنها نکته ای که بیان می دارند این است که این افراد را "آورده اند".
حتی اگر این سخن اصلاح طلبان نیز درست باشد ، آنها باز هم نگران هستند زیرا چه تضمینی وجود دارد همان کسانی که آورده شده اند ، توسط آورندگان ، تشویق نشوند که به احمدی نژاد رأی ندهند؟
در مقابل ، حامیان دولت می گویند که در دور دوم سفرهای استانی ، احمدی نژاد با استقبال بیشتر مردم مواجه شده است چون آنها با چشمان خود دیده اند که پس از دور اول سفرهای استانی ، استان شان آباد تر شده است.(رئیس جمهور ایران در 4 سال گذشته به هر استان 2 بار سفر کرده است؛ دومین سفر "دور دوم" خوانده می شود.)
به علاوه ، این یک باور عمومی در میان اغلب مردم ایران و حتی منتقدان حزب حاکم است که احمدی نژاد، مرد درستکاری است که از بودجه و ثروت عمومی که عمدتاً از فروش نفت حاصل می شود ، برای خود و اطرافیانش استفاده نمی کند.
همچنین بسیاری بر این باورند که احمدی نژاد ، پرکارترین رئیس دولت در ایران است و واقعاً قصد کار کردن دارد ولی مخالفانش که بسیار هم پرقدرت هستند و مافیایی عمل می کنند ، مدام در کار او اخلال می کنند.
پاکیزگی مالی و اراده کار کردن برای مردم ، دو چیز کمیاب در جهان سوم  و کشورهای در حال توسعه است که بسیار از مردم ایران ، این دو را در احمدی نژاد می بینند و ترجیح می دهند به او رأی دهند.
این ها ، بخشی از نگرانی ها اصلاح طلبانی است که در ماه ژوئن ، در یک ماراتن نفس گیر به مصاف احمدی نژادی خواهند رفت که گمان می رود شانس بالایی برای پیروزی داشته باشد ، همانی که در همه سفرهای استانی اش تأکید کرده است که "خسته نیست".
با همه این اوصاف ، همه چیز به ایام منتهی به انتخابات و آشکار شدن رقابت ها به شکل رسمی بستگی دارد و این در حالی است که رئیس جمهور احمدی نژاد اخیراً مسوولان دولتی را از ورود به فعالیت های انتخاباتی منع کرده است.
ژوئن امسال ، در ایران اتفاق مهمی رخ خواهد داد و از هم اکنون خبرنگاران بسیاری از سراسر دنیا ، بلیت سفر به ایران در 12 ژوئن را رزرو کرده اند.

s

http://www.vebnevesht.blogfa.com


88/1/28
2:47 صبح

خطوط زیر هیچ ربطی به هم ندارند...

بدست اسماعیل معنوی در دسته

چشم هایم درد می کند.

آب دماغم ...

انگشت بزرگ پای راستم درد می کند.

اینجا تاریک است.

فردا زلیخا دارد... ببخشید یوزارسیف دارد.

شاید باورتان نشود اگر بگویم الان یک مارمولک سفید خوشکل از لابه لای پنجره دارد به من نگاه می کند...هیسسس آرام .

میرحسین به اهواز آمده بود.

امروز خیلی کار کردم.درس نخواندم.

یوسف به دوران شادمانی خود رسیده.

وقتی ناله های یعقوب را دیدم و شنیدم خیلی سخت بود که گریه نکنم.

هوا خیلی خوب شده....بازگشت زمستان.

دیگر به استقبال های گسترده از احمدی نژاد عادت کرده ایم. عادت بد به یک کار خوب!

آب دماغم باز...

انگشتم هنوز درد می کند.

یادت هست چگونه یوسف و زلیخا پشت هفت درب بسته تنها بودند؟!

تنها بودند؟!

او نبود؟!

آمون؟!

خدا؟!

هنوز مارمولک سفید توی پنجره است.نه دقت کن. حالا 2 تا شده اند...

 

مارمولک

88/1/27
1:16 صبح

وقتی میرحسین به اهواز می آید...

بدست اسماعیل معنوی در دسته انتخابات، میرحسین، اهواز

باید اعتراف کنم تا همین چند روز قبل خیلی میرحسین را نمی شناختم وتصوراتم از او یک انسان محترم و پایبند به اصول بود که با توجه به شرایط برخی اصلاح طلبان به جهت عدم اقبال مردمی نسبت به چهره هایشان قصد استفاده- نه حتی سوء- از آن را داشتند اما برخی اظهارنظرهایش در اولین کنفرانس خبری و همچنین حمایت های تعدادی  گروه های منحرف از وی به تنهایی باعث شده بود که در نوع برداشتم از شخصیت میرحسین تجدید نظرکنم.که البته تماس تلفنی یکی از دوستان از دانشگاه چمران اهواز برگ زرین دیگری بر برخوردهایانتخاباتی وی افزود . ماجرا از این قرار است که حامیان مهندس میرحسین موسوی در جلسه خود در دانشگاه اهواز فقط اجازه سوال پرسیدن یک منتقد را می دهند که آن هم معلوم نیست به چه شیوه ای توانسته این اجازه را بگیرد و زمانیکه دانشجوی بیچاره از نظریات غلط برخی تندروهای اصلاحات در مورد انقلاب و امام انتقاد می کند با پاسخ موسوی مواجه می شود که حتی برخی حامیان وی نیز از بیانش ناراضی بودند. موسوی که طی بیست سال گذشته هیچ خطری را به اندازه دولت احمدی نژد برای کشور احساس نکرده بود تحت لوای حمایت سازمان مجاهدین و حزب مشارکت و صدالبته سیدمحمدخاتمی سیاست های کدام انقلاب را دنبال خواهد کرد؟ اگر سکان کشور بدست رهبر است که رهبری بارها موضع خود را نسبت به دولت نهم اعلام کرده و اگر به دموکراسی هم معتقدید که استقبال بی نظیر از رئیس جمهور در سفرهای استانی شاهد صدقی بر ادعای عملکرد مثبت این دولت است.

 

sgb

88/1/21
6:19 عصر

طرحی که از ابتدا شکست خورد

بدست اسماعیل معنوی در دسته انتخابات، دولت ائتلافی متعهد کارآمد

با نزدیک شدن به ایام انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری طرح ها و ایده های رنگی متفاوتی با روکش های زیبا و محتوایی متفاوت که بعضا چیزی فراتر از انگیزه مطرح شدن  نام فرد را در سینه ندارد در جامعه بیان می گردد در گام اول طرح دولت وحدت ملی از جانب برخی چهره های اصلاح طلب و اصولگرایانی که از بدنه اصولگرایی اندکی بوی تفاوت گرفته بودند مطرح شد ، که در همان روزهای ابتدایی با موج عظیم مخالفتهای جبهه فراگیر انقلابیون -کنونی- مواجه شد و صاحبــــان این ایـــــده که به تایید هر عقل ســــلیم هدفی فراتر از (عبور از احـــمدی نژاد ) نصیبشان نمی شـــد به تعبـــیــــری آبی که در هاونگ کوبیده بودند را برای تهیه طرحـــی مــشــابه جمــع کردند.

اما این بار بازهم محسن رضایی بود  که طرحی  نو ارائه کرد.- همانند انتخابات مجلــــس هشتم که علی رغم ادعای اصولگــــرایی لیست مجزایی از اصولگرایـــان ارائه کرد و صدالبته در پایتخت حتی یک نفر را هم بدین وسیله راهی مجلس ننمـــــود - فرمانده سابق نظامی  اینبار هم باتغییر نام _دولت وحدت ملی_   به  _ دولت ائتــلافــی کارآمد و متعهد _ والبته تغییراتی در آن ،‏ سعی بر آن دارد تا حرفی نو بزند.

 اما سوال اینجاست که آیا برای اداره دولت که به قول آقای ســردار کار یک نفر نیســـت ممکن اســـت که افــرادی با این اختلاف نظر بر سر یک میز بنشینند؟ آیا دو جریانی که تا این حد در عقاید و اصول اختلاف نظر دارند قابل تجمیع اند؟ آیا می توان اصول را به تسامح گرفت و یا از اصلاحات صرف نظر کرد؟  آیا اینکه همــه به نفع یک نفر کنار بکــشند و بعد در دولت او شریک شوند نامی جز سهم خواهی را می توان بر آن نهاد؟!  آیا   می توان به مردم وعده داد و به همین سادگی با یک برنامه از قبل تنظیم شده همه چیز را به ریخت؟!

هر چند تاکنون کمتر شخصیتـی از چهـــره های شاخص کشــور این طــرح را به رسمیت شناخته و حتی عســـگـــراولادی که رضایی در نامه ای

خطاب به وی این مسئله را مطرح نموده بود هم در ابتدای راه تلویحا آن را طرحی برای عبور از احمدی نژاد دانسته بود اما گمان می رود سردار

 مستعفی ما بازهم اسیر داده های غلطی شده که ظاهرا برخی اطرافیان به ایشان می رسانند.

 

:::jjj

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >